تنبیه بدنی دانش آموزان توسط معلمان

تصمیم مدیرکل گزینش آموزش‌وپرورش درباره تعرض و تنبیه بدنی دانش آموزان توسط معلمان

تنها راه اصلاح وضعیت جذب سریع نیرو، تعریف یک فرایند کلی و منسجم است؛ یعنی گزینش و مصاحبه تخصصی باید در یک قالب هماهنگ انجام شوند. اما واقعیت این است که مثلاً مشکل روانی یک فرد، با ابزارها و تخصص فعلی گزینش قابل بررسی نیست.

مدیرکل گزینش وزارت آموزش‌وپرورش گفت: طبق قانون، بررسی وضعیت اخلاقی، اعتقادی و سیاسی داوطلبان بر عهده گزینش است و ما وضعیت سلامت روان را بررسی نمی‌کنیم و ابزار آن را هم نداریم. در روزهایی که اخبار تلخ مربوط به تنبیه بدنی یا حتی تعرض به دانش‌آموزان در برخی مدارس منتشر می‌شود، نگاه‌ها بار دیگر به یکی از مهم‌ترین مراحل در نظام استخدام و نگهداشت معلمان معطوف می‌شود: سلامت روان معلمان.
معلم نه‌تنها مسئول آموزش مفاهیم علمی، بلکه مسئول تربیت، الگو شدن و تأثیرگذاری بلندمدت بر شخصیت دانش‌آموزان است. او با ارزشمندترین دارایی هر خانواده یعنی فرزندشان در ارتباط روزانه و مستقیم قرار دارد. با این حال، در فرآیند گزینش معلمان، جای بررسی سلامت روان خالی است؛ خلأیی که گاه با عواقبی تلخ خود را نشان می‌دهد.

گزینش معلمان؛ نادیده گرفتن یک مؤلفه حیاتی:

طبق قانون، فرایند گزینش معلمان عمدتاً بر سه محور اعتقادی، اخلاقی و سیاسی متمرکز است. اعتقاد به اسلام یا ادیان رسمی، التزام به احکام اسلامی، عدم وابستگی به گروه‌های غیرقانونی، نداشتن سوءپیشینه و فساد اخلاقی، مهم‌ترین شاخص‌های بررسی در مرحله گزینش‌اند. اما مسئله‌ای به این مهمی که معلم قرار است روزانه ساعت‌ها با کودکان و نوجوانان در ارتباط باشد، یعنی وضعیت روانی و سلامت رفتاری او، اساساً در این مرحله مورد ارزیابی قرار نمی‌گیرد.

حتی در مصاحبه تخصصی که قرار است توانمندی علمی و مهارتی داوطلبان را بسنجد، بررسی سلامت روان به شکلی ساختاریافته انجام نمی‌شود. ابزارهای تخصصی، روان‌سنجی‌های معتبر و حتی حضور روانشناسان بالینی در این مصاحبه‌ها بسیار محدود یا نامشخص است. در نتیجه، افرادی بدون ارزیابی دقیق از وضعیت روان‌شناختی، مستقیماً وارد کلاس‌های درس می‌شوند؛ فضایی پرتنش، پرمخاطب، گاهی پر از رفتارهای پیش‌بینی‌نشده از سوی دانش‌آموزان و درست همین‌جا، برخی مشکلات پنهان روانی سر باز می‌کنند.

هزینه‌ای که نظام آموزشی می‌پردازد:

وقتی معلمی دچار اختلالات خلقی، اضطراب مزمن، پرخاشگری کنترل‌نشده یا بحران‌های روانی حل‌نشده باشد، احتمال بروز رفتارهای دور از شأن معلمی افزایش می‌یابد. از فریاد زدن بر سر دانش‌آموز گرفته تا تنبیه بدنی و در موارد نادری، حتی تعرض. این اتفاقات گرچه محدود هستند، اما پیامد آن‌ها مخدوش شدن چهره آموزش و پرورش و ضربه به اعتماد عمومی نسبت به معلمان است؛ معلمانی که اکثریتشان با تمام وجود، زحمتکش، دلسوز و متعهد به حرفه خود هستند.

در کشورهای دیگر چه می‌کنند؟

در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، سلامت روان معلمان نه‌تنها در زمان استخدام بلکه به‌طور مستمر در دوران خدمت بررسی می‌شود. در کشورهای اسکاندیناوی مانند فنلاند یا سوئد، معلمان به‌صورت دوره‌ای تحت مشاوره روان‌شناختی قرار می‌گیرند و سلامت روان آن‌ها یک اصل نظام‌مند در سیستم آموزش است. در برخی ایالت‌های آمریکا، معلمان موظف‌اند هر سه تا پنج سال یک‌بار در برنامه‌های غربالگری روان‌شناختی شرکت کنند. این روند نه برای برچسب‌زنی، بلکه برای حمایت از معلم و کمک به حفظ تعادل روانی او در شغلی است که یکی از پراسترس‌ترین مشاغل جهان به شمار می‌رود.
برای پیشگیری از فجایع احتمالی و حفظ کیفیت آموزش، لازم است که سنجش سلامت روان به‌عنوان یکی از شروط استخدام معلمان وارد فرایند گزینش شود.